Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@20:49:50 GMT

دوست دارم موفق باشم ولی می‌ترسم

تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۲۴۸۶۸

دوست دارم موفق باشم ولی می‌ترسم

ترس از موفقیت در دسته اختلالات اضطرابی قرار می‌گیرد. کارشناسان می‌گویند ترس از موفقیت یک چالش واقعی برای بسیاری از افراد است اما الزاماً چیزی نیست که نتوان بر آن غلبه کرد. نکته اصلی این است که منشأ آن را بشناسید و از طریق مدیریت احساسات روی آن کار کنید.

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «من ترس از موفقیت دارم» جمله‌ای است که هیچ وقت از زبان کسی نمی‌شنوید اما وقتی نشانه‌های رفتاری این افراد را بشناسید، به احتمال زیاد شما هم در اطرافیانتان متوجه آن خواهید شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی حرف از موفقیت و آدم‌های موفق می‌شود یک فهرست از فاکتورها و معیارها در ذهن شکل می‌گیرد. موفقیت واژه‌ای است که از کودکی بارها و بارها به‌ عنوان نشانه‌ای از دستیابی به آمال و آرزوها از آن یاد می‌کنیم. با خیال‌پردازی‌، هدف‌گذاری و تلاش‌های مستمر، غایتی تعیین می‌کنیم و رسیدن به آن را مسیر اصلی زندگی خود قرار می‌دهیم. اما آیا همیشه آماده رسیدن و پذیرش این غایت هستیم؟

جرج برنارد شاو، نویسنده، منتقد ادبی و برنده نوبل ادبیات، می‌گوید: «دو ماجرای غم انگیز در زندگی وجود دارد، یکی از آنها فکرکردن به خواسته‌های قلبی و دیگری رسیدن به آنها است.»

به شکل کلی هرگونه دستیابی به جایگاه اجتماعی، ثروت، شهرت و محبوبیت را که بتواند حسی از رضایتمندی در فرد ایجاد کند، موفقیت می‌دانیم. شاید رسیدن به همه این رتبه‌ها همزمان ممکن نشود اما تعریف دیگر موفقیت، کسب هر موقعیت بامعنا و همخوان با خواست ذهنی است. نیاز به کسب موفقیت یا به تعبیری خودشکوفایی که در آن فرد می‌تواند به نهایت توانمندی‌های خود دست یابد، جزء نیازهای حیاتی بشری و نشانه‌ای از رشد حداکثری استعدادهای اوست.

شاید در نظر اول خنده‌دار یا غیر ممکن به نظر برسد که چیزی را با همه وجود بخواهیم اما در عین حال برای داشتن آن مضطرب شویم و آن را پس بزنیم اما این واقعیت مورد تجربه خیلی از ماست. زمانی که امکان پیشرفت در شغل را داشتید اما در دمدمه‌های کسب یک پست بالاتر و جدید از محل کار خود جدا شدید، زمانی که کسی را بیش از همه دوست داشتید و بیش از همه از او فرار کردید.

نمودهای ترس از موفقیت را در میان مشاهیر هم می‌توانیم ببینیم. کم نبودند مشاهیری که در اوج موفقیت با در پیش گرفتن رفتارهایی مانند رفتارهای غیر اخلاقی و نامتعارف تمامی جایگاه و شهرت خود را از دست داده‌اند. این ترس به‌ دلیل زمینه‌های ناخودآگاهانه ممکن است از نظر فرد نامعلوم بماند.

این گریز از کسب بهترین‌ها و موفقیت را به‌ عنوان «عقده یونس» در روانشناسی یاد می‌کنند. در داستان زندگی یونس پیامبر، او تلاش بسیاری در دعوت مردم به یکتاپرستی می‌کند، بعد از چندی آنها را به هیچ وجه اصلاح‌شدنی ندانسته و دست از دعوت برمی‌دارد. پس از آنکه یونس آنها را ترک می‌کند، مردم به علت ترس از نزول عذاب الهی دست از بت‌پرستی می‌کشند و به یکتاپرستی ایمان می‌آورند. یونس سوار بر کشتی راهی دیار دیگر می‌شود که در میان راه به نشانه هشدار الهی و فرار از مسئولیت در شکم ماهی گرفتار می‌آید. ترس از موفقیت یا عقده یونس نوعی فرار از مسئولیت و اضطراب تحقق استعدادهای بالقوه خویشتن است اما برخی آن را واکنشی در برابر ترس از شکست می‌دانند.

در واقع ما صاحب دو نیروی انگیزشی هستیم، یکی انگیزه رشد که برآمده از وضع‌های رشدی ماست و جهت‌دهی درونی برای ایجاد تغییر است و گرایش به پیشروی دارد و دیگری انگیزه امنیت که میل درونی ما به حفظ ثبات و سکون است. تکانه امنیت عاملی‌ است که در مواقعی که ممکن است اضطراب تولید شود با یک عقب‌نشینی یا میل به نیمه‌کاره رهاکردن امور باعث حفظ ثبات و آرامش می‌شود. به همین دلیل ترس از موفقیت در دسته اختلالات اضطرابی قرار می‌گیرد. کارشناسان می‌گویند ترس از موفقیت یک چالش واقعی برای بسیاری از افراد است اما الزاماً چیزی نیست که نتوان بر آن غلبه کرد. نکته اصلی این است که منشأ آن را بشناسید و از طریق مدیریت احساسات روی آن کار کنید.

در ادامه به دَه مورد از عواملی که ترس از موفقیت را پدید می‌آورند اشاره می‌کنیم:

۱ - ترس از اینکه خودمان را گم کنیم

بسیاری از ما هراس داریم که موفقیت یا کسب درآمد زیاد باعث غرورمان شده و ما را به افراد متفاوتی تبدیل کند. در واقع می‌ترسیم که موفقیت ممکن است باعث تغییر شخصیت‌مان شود، البته نه در جهت مثبت. باید دانست که مهم نیست شما چقدر موفق هستید، باید همیشه به یاد بیاورید این خود شما هستید که افکار و رفتارتان را کنترل خواهید کرد.

۲- ترس از واکنش متقابل

گاهی اوقات افراد به‌ دلیل پیامدهای ارتباطی یا اجتماعی که موفقیت می‌تواند به همراه بیاورد از آن می‌ترسند. این مسأله در تحقیقات روانشناسی «اجتناب از واکنش متقابل» نامیده می‌شود. برای مثال زنان ممکن است از جلب توجه خودداری کنند؛ چرا که می‌ترسند با نقش‌هایی که به طور سنتی برای جنسیت زن در جامعه نظر گرفته شده همخوان نباشند. مطالعات نشان می‌دهد زنان اکثراً موفقیت را با عواقب منفی می‌سنجند. این بخشی از یک تصور بزرگ‌تر است که مردم را وامی‌دارد خودشان را با هنجارهای مورد انتظار جامعه بیشتر هماهنگ کنند؛ چرا که از واکنش‌های اجتماعی یا اقتصادی متفاوت‌بودن می‌ترسند.

۳- ترس از خوب نبودن به اندازه کافی

بعضی وقت‌ها افرادی که موفقیت را تجربه می‌کنند می‌ترسند که به اندازه کافی در مقایسه با سایر افراد در زمینه خود خوب نبوده‌اند. ممکن است هراس داشته که انتظارات را برآورده نکنند یا دیگران بفهمند که برای این جایگاه مناسب و آماده نیستند.

در این پدیده روانی که به نام نشانگان خود ویرانگری یا سندروم ایمپاستر شناخته می‌شود، فرد با وجود برخورداری از تحصیلات، تجربه و دستاوردهای مناسب مدام در درون خودش با احساس شک و تردید دست به گریبان است و نمی‌تواند موفقیت‌هایش را بپذیرد. در این حالت وقتی دیگران استعدادهای فرد را تحسین می‌کنند، فرد آنها را به پای خوش‌شانسی می‌نویسد.

۴- ترس از مورد انتقاد قرارگرفتن

بسیاری از ما ترس خاصی از انتقاد داریم و فکر می‌کنیم که اگر خودمان و توانایی‌هایمان را عرضه کنیم، در معرض انتقاد قرار خواهیم گرفت و طرد خواهیم شد. این ترس باعث می‌شود با دو دل شدن از کارهایمان در جریان زندگی عقب بمانیم و فرصت‌هایی را که می‌تواند برای ما خوشحالی و رضایت به همراه بیاورد از دست بدهیم.

۵- ترس از در کانون توجه بودن

افرادی که خجالتی هستند یا به لحاظ هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی آدم متفاوتی به حساب می‌آیند ممکن است از موفقیت بترسند زیرا نمی‌خواهند که در کانون توجه قرار بگیرند.

این اضطراب با گسترش شبکه‌های اجتماعی بسیار بیشتر هم شده است. بر اساس یک نظرسنجی اخیر که از هزار و ۵۰۰ جوان و نوجوان به عمل آمده، اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی برای سلامت روان است.

در همان حال که این قبیل شبکه‌های اجتماعی به فرد امکان ابراز بیان و اظهار وجود می‌دهد، اما همزمان سطوح بالایی از احساسات اضطراب، افسردگی، زیر قلدری قرار گرفتن و ترس از دست دادن موقعیت را برای وی به همراه می‌آورد.

۶ - ترس از تغییر

یکی از رایج‌ترین دلایلی که باعث ترس ما از موفقیت می‌شود، هراس شدید از تغییر است. به‌ عنوان انسان و در روال عادی زندگی نوعی ترس از چیزهای ناشناخته در ما وجود دارد و همین به زندگی کاری و حرفه‌ای ما هم می‌تواند رسوخ کند.

در واقع با خود می‌گوییم اگر کاری را امتحان کنیم و شکست بخوریم به احتمال زیاد صحنه اطراف‌مان تفاوت چندانی نخواهد کرد و می‌دانیم که به همان نقطه آشنایی بازخواهیم گشت که قبلاً هم بودیم. اما اگر کاری را امتحان کنیم و موفق شویم، فضا جدید خواهد شد و ناگهان به دنیایی پرت خواهیم شد که قبلاً شناخت دقیقی از آن نداشتیم. این تغییرات می‌تواند برای ما وحشت به همراه بیاورد.

۷ - ترس از دست دادن دوستان

موفقیت و رشد در زندگی شخصی و اجتماعی به طور بالقوه باعث می‌شود دوستان بیشتری پیدا کنیم و دوستی‌های قبلی ممکن است کمرنگ و حتی قطع شوند.

ترس از این عامل و فاصله‌گرفتن از دنیایی که در قدیم داشتیم می‌تواند انسان را بترساند اما باید گفت این قضیه همیشه چیز بدی نیست. اگر آنچه را دارید یک دوستی واقعی و دوطرفه نیست، قطع دوستی‌ها یعنی رهاکردن رابطه‌های بی‌معنی و پیداکردن توان برای تمرکز بر موارد اساسی‌تر در زندگی.

۸-  ترس از کار بی‌وقفه

اگر شغل رؤیایی خود را به دست بیاورید بعد از شادی اولیه این ترس می‌تواند بر شما غلبه کند که حالا باید ساعت‌های بیشتری کار کنید و این هم به نوبه خود به این معنی است که شاید نتوانید دیگر زمان کافی به فرزندان‌تان اختصاص دهید یا به برنامه‌های مورد علاقه‌تان بپردازید. در واقع هیچ‌کس نمی‌خواهد بی‌وقفه کار کند و همین می‌تواند هراسی از کسب موفقیت ایجاد کند.

۹- ترس از افزایش انتظارات

دلیل دیگری که شماری از مردم را به هراس می‌اندازد، سطح انتظارات و استانداردهای جدید پس از کسب موفقیت است. به طور طبیعی وقتی موفقیت جدیدی به دست می‌آورید سطح انتظارات بالا می‌رود و شماری در نحوه مدیریت این انتظارات دچار استرس می‌شوند. در واقع افراد خود را در مقابل انتظارات تازه مسئول می‌بینند و ترس از فشار و خودداری از پاسخگویی خود را به‌ صورت ترس از موفقیت نشان می‌دهد.

۱۰- ترس از هیجان

هیجان و اضطراب واکنش‌های فیزیکی مشابهی را در بدن باعث می‌شوند و به همین دلیل بسیاری هیجان را با اضطراب اشتباه می‌گیرند. این باعث می‌شود افراد از موقعیت‌هایی که باعث بروز چنین احساساتی می‌شود، اجتناب کنند.

اما چگونه بر ترس از موفقیت غلبه کنیم؟

برای غلبه بر ترس از موفقیت ابتدا باید علت‌های ناخودآگاه ذهن‌تان را شناسایی کنید. برای این کار نیاز به یک خودشناسی دارید. پس از رسیدن به خودآگاهی و پی بردن به علت‌های ناخودآگاه ذهن‌تان، برای رفع ریشه‌ای ترس‌هایتان گام بردارید. از دیدگاه روانشناسان در این افراد طرح‌واره شکست یا بدبینی و بی‌اعتمادی فعال است.

از آنجا که این طرح‌واره‌ها منشأ ناخودآگاه دارند، در زمینه‌های مختلف زندگی فرد بروز کرده و منجر به تخریب آن زمینه‌ها می‌شوند، پس بهتر است که این افراد به مشاور مراجعه کرده و از مشاوره کنترل استرس بهره گیرند. مشاوران با استفاده از تکنیک‌های درمانی به شما کمک می‌کنند تا برای رسیدن به اهداف زندگی‌تان گام بردارید.

​​​​​​​راهکارهایی برای غلبه بر ترس از موفقیت

همیشه این نکته را در نظر بگیرید که قرار نیست متناسب با سلیقه دیگران زندگی کنید و مورد تأیید و علاقه آنها قرار بگیرید. لازم نیست همه شما را دوست بدارند شما بستنی نیستید. با این تفکر کمال‌گرایی خود را کاهش دهید و به این واسطه قادر خواهید بود تا از میزان ترس خود نیز کم کنید.

بسیاری از افراد از برجسته و معروف‌شدن در جمع می‌ترسند و به این ترتیب دست از تلاش برای درخشیدن و شکوفا شدن برمی‌دارند. ممکن است جملاتی از این قبیل را با خود تکرار کنند که «مگر من که هستم که بتوانم بدرخشم» تکنیک‌های زیادی برای غلبه بر ترس از برجسته‌بودن مانند ترس از سخنرانی وجود دارد، تنها کافی است به خود اجازه درخشیدن بدهید.

ترس از تغییر، موضوع دیگری است که در بحث ترس از موفقیت جای می‌گیرد. موفقیت به معنای تغییر است و بسیاری از افراد بر خلاف اینکه خواهان این تغییر هستند از سازگاری با آن می‌ترسند. موفقیت از آن جهت می‌تواند ترسناک باشد که موضوع ناشناخته‌ای است و پای فرد را به زندگی جدیدی باز می‌کند و ترک عادت به سختی صورت می‌گیرد. در مواجهه با این ترس کافی است به‌صورت دقیق مشخص کنید چه نوع تغییری را در زندگی خود می‌خواهید؟ چطور آن را پیش‌بینی می‌کنید؟ لازم است بر جنبه‌های مثبت تغییر تمرکز و مدام آنها را در ذهن‌تان مرور کنید. می‌توانید در مورد سبک زندگی دلخواه‌تان روزانه فکر کنید و حتی آن را روی کاغذ بنویسید.

ماریان ویلیامسون، سیاستمدار و نویسنده فعال امریکایی، می‌گوید: «عمیق‌ترین ترس ما این نیست که نکند بی‌لیاقت در نظر گرفته شویم. عمیق‌ترین ترس ما این است که فراتر از حد، قدرتمندیم. این روشنایی ماست که بیش از تاریکی‌مان، ما را می‌ترساند. ما از خودمان می‌پرسیم: «من که هستم که باهوش، زیبا، بااستعداد یا شگفت‌انگیز دیده شوم؟ اما مگر شما که هستید که این ویژگی‌ها را نمی‌توانید در خودتان ببینید؟ شما دست‌پرورده آفریدگار هستید. کوچک‌انگاشتن خودتان خدمتی به بشر نمی‌کند. عقب‌کشیدن شما برای اینکه اطرافیان‌تان احساس عدم‌ امنیت نکنند، اصلاً روشنفکرانه نیست. درخشیدن تقدیر همه ماست، همان‌ طور که کودکان می‌درخشند. ما به دنیا آمده‌ایم تا شکوه پروردگار را که در درون‌مان است، آشکار کنیم و این مختص برخی از ما نیست، همه ما نمونه‌ای از شکوه خالق خود هستیم. وقتی اجازه‌ درخشش این نور را بدهیم، ناخودآگاه به دیگران نیز اجازه درخشیده‌شدن می‌دهیم. وقتی از ترس‌های خودمان رها شویم، وجودمان به‌ صورت خودکار، دیگران را رهایی می‌بخشد.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: موفقیت روانشناسي تصادف مجلس شورای اسلامی ترجمه بازار خودرو بسیاری از افراد ترس از موفقیت بر ترس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۲۴۸۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها

همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری‌نیا: زندگی با سگ‌ها! سبک زندگی جدیدی که خیلی‌ها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده‌ و البته حسابی هم گرفتار شده‌اند. از هزینه‌های مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبان‌بسته‌ها که بگذریم گردش و تفریح این سگ‌ها هم امروز برای صاحبان‌شان حسابی درد سرساز شده است. به‌طوری‌که خیلی اوقات ترجیح می‌دهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینه‌های هنگفتی را پرداخت کنند.

دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانه‌روز نمی‌تواند آن‌طور که باید از سگش مراقبت کند: «صبح‌ها ساعت ۶ از خانه بیرون می‌زنم و ساعت ۸ شب به خانه می‌رسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. به‌خاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»

او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیون‌های نگهداری از سگ‌ها زده، اما قیمت‌های بالا پشیمانش کرده است: «پانسیون‌ها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگ‌ها را انجام می‌دهند که قیمت‌های‌شان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»

داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت می‌کند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برای‌شان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهم‌ترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفت‌وگو با این افراد به یکی از بوستان‌های تهران سر زدیم.

درآمد میلیونی از سگ‌گردانی

تیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را به‌دست گرفته و پابه‌پای او در بوستانک محله می‌چرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچه‌ها از چارلی می‌ترسند، به‌خاطر همین سعی می‌کند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت می‌کنم و مشخص می‌شود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجی‌ها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانی‌ها به او و همکارانش سگ‌گردان می‌گویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار می‌کردم. حقوق پایه‌ام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول می‌کشید و این رسما باعث می‌شد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی می‌کنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان به‌خاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئله‌ای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت به‌طوری‌که به‌گفته خودش دیگر بی‌خیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفه‌ای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون می‌آورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت می‌کند؛ ماهی ۷ میلیون‌و ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعه‌ها که تعطیل است. آن‌هم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ‌ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»

دانشجو هستم

بنی هم سگی از نژاد مالیتز است. ‌تر و تمیز و آراسته با کفش‌ها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول می‌دهد. اما کسی که قلاده او را به‌دست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی می‌کند. اطلاعات زیادی درباره سگ‌ها ندارد می‌گوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که به‌خاطر شرایط شغلی و ماموریت‌های مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک می‌آورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانسته‌ام آنطور که باید با سگ‌ها ارتباط برقرار کنم.»

انگل‌پراکنی در معابر و بوستان‌های شهری

همین‌طور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک می‌چرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی می‌کند؛ رفتاری که دیدنش خانواده‌های دیگر را آزرده‌خاطر می‌سازد. چرا که معتقدند سگ‌گردان‌ها بی‌محابا سگ‌های خود را در فضای بوستان‌ها و پیاده‌راه‌ها رها می‌کنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچه‌ها و سلامت خانواده‌ها می‌شوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را می‌بیند، می‌گوید: «متأسفانه عده‌ای با گرداندن سگ‌های خود در فضای شهری، به‌خصوص بوستان‌ها، موجب انگل‌پراکنی در شهر می‌شوند.» به‌گفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگ‌گردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگ‌ها الزامی برای جمع‌آوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستان‌های شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.

قانونگذار وارد شود

با توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماری‌های باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگ‌ها به انسان منتقل می‌شود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگ‌ها در معابر شهری و محل زندگی انسان‌ها حق داد و به فکر چاره‌ای برای حل این مشکل بود.

نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عده‌ای از روی چشم‌وهم‌چشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده‌ است، علاوه بر این نه‌تنها چالش‌های اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانی‌هایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدت‌هاست زنگ خطرش در جوامع شهری به‌صدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.

کد خبر 847543 برچسب‌ها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب

دیگر خبرها

  • رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
  • فرمولی برای اینکه در زندگی موفق باشیم
  • تجلی زندگی بر مدار مدیریت زمان
  • کودکان با شعر زندگی موفق‌تری خواهند داشت
  • از چه سنی به بعد جزو افراد پیر محسوب می‌شویم؟
  • این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
  • از روان تا درمان
  • شخصیت سالم یا ناسام؛ مساله این است؟
  • خشونت علیه زنان در خانه / زنان چه کنند؟
  • کلوپ: هر کجای دنیا باشم، لیورپول را تماشا خواهم کرد